فهرست ضرب المثل‌های ایرانی با دسته بندی موضوعی

دسته بندی شده بر اساس موضوع

درباره مال، دارایی و سرمایه

  1. دارندگی و برازندگی

    -

  2. مال یک جا میرود، ایمان هزار جا

    هنگامی‌ که که مالی از فردی دزدیده شود و مالباخته بدون اطمینان، به همه کس شک و ظن داشته باشد و تهمت بزند

  3. مال بد بیخ ریش صاحبش

    وقتی وسیله‌ای دارای عیب باشد، همیشه به صاحبش بازمی‌گردد و صاحب آن وسیله هم به ناچار باید آن را بپذیرد

  4. باد آورده را باد می‌بره

    هرگاه ثروت و مالی بدون زحمت نصیب کسی شود، آنرا به راحتی از دست میدهد

  5. در خانه ات را ببند، همسایه ات را دزد نکن

    مواظب مالت باش تا به کسی تهمت دزدی نزنی

درباره فقر و فقیر

  1. پز عالی، جیب خالی

    پرمدعا و بی پول

  2. آسوده کسی که خر ندارد، از کاه و جو اش خبر ندارد

    آدم فقیر نگران از دست رفتن مالش نیست

  3. خدا به آدم گدا، نه عزا بده و نه عروسی

    یعنی هر چیزی آدم فقیر را دچار زحمت می‌کند

  4. ﮔﻨﺠﺸﮏ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻮﺩﻥ

    وقتی شخصی بسیار فقیر است

  5. جیبش را تار عنکبوت گرفته است

    مواقعی گفته می‌شود که کسی بی پول باشد

  6. بند را آب برد

    همه سرمایه را از دست داد

  7. آب در جگر نداشتن

    نهایت فقر و بیچارگی را گویند. وقتی بخواهند فقر و اوضاع مالی نابسامان کسی را توصیف کنند، می‌گویند فلانی آب در جگر ندارد

  8. آه در بساط نداشتن

    به کسی که فقر و بیچاره است گویند. وقتی بخواهند فقر و اوضاع مالی نابسامان کسی را توصیف کنند، می‌گویند فلانی آه در بساط ندارد ندارد

  9. آه ندارد با ناله سودا کند

    به کسی که فقر و بیچاره است گویند. وقتی بخواهند فقر و اوضاع مالی نابسامان کسی را توصیف کنند، می گویند فلانی آه ندارد با ناله سودا کند

  10. هشتش گرو نهش است

    به کسی که فقر و بیچاره است گویند. وقتی بخواهند فقر و اوضاع مالی نابسامان کسی را توصیف کنند، می گویند فلانی هشتش گرو نهش است

  11. از بی کفنی زنده است

    به کسی که فقر و بیچاره است گویند. وقتی بخواهند فقر و اوضاع مالی نابسامان کسی را توصیف کنند، می گویند از بی کفنی زنده ایم

  12. کفگیر به ته دیگ خورده

    معنای ظاهری آن یعنی غذا تمام شده ولی معنای کنایی و دور آن یعنی دست خالی و فقیر شدن. همچنین یعنی کسی ناتوان شده و دیگر توانایی قبلش را ندارد. همچنین معنی تمام شدن فرصت نیز می باشد

درباره توقع داشتن

  1. ﮔﺮﺑﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺿﺎﯼ ﺧﺪﺍ ﻣﻮﺵ ﻧﻤﯽﮔﯿﺮﺩ

    ﻫﯿﭻﮐﺲ بدوﻥ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﺍﺟﺮﺕ ﮐﺎﺭﯼ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ، ﺗﻼﺵ ﻭ ﺯﺣﻤﺖ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﺐ ﺳﻮﺩ ﺍﺳﺖ

درباره نتیجه کار

  1. هر چه کنی به خود کنی

    -

  2. خود کرده را تدبیر نیست

    -

  3. خر ما از کرگی دم نداشت

    وقتی در مورد مسئله ای همیشه بد شانسی می آوریم یا نتیجه نمیگیریم

درباره فوضولی و دخالت کردن

  1. فضول را بردند جهنم گفت هیزمش تر است

    یعنی آدم فضول در همه چیز دخالت می‌کند و به همه چیزعیب و ایراد می‌گیرد و دست از دخالت بر نمی‌دارد. حتی جهنم هم ببرندش از آتش جهنم ایراد میگیرد.

  2. نخود هر آش شدن

    از آنجایی که انواع مختلفی از آش‌ها داریم؛ مثل آش دوغ، آش کشک، آش شله قلمکار و … . تقریبا نخود در همه آش‌ها وجود دارد، به شخصی که در همه کارها دخالت میکند و خود را همه چیز دان میداند می‌گویند "نخود هر آش"

درباره امید و ناامیدی

  1. آب پاکی را روی دستش ریخت

    اشاره به ناامید کردن کسی

  2. از این ستون به آن ستون فرج است

    هنگامی به کار می برند که فردی ناامید است و او را دلداری می‌دهند که در اندک فرصتی راه چاره پیدا می شود

درباره مدیریت

  1. کسی که خر رو بالا میبره، پایین هم می تونه بیاره!

    یعنی سر رشته ی هر چیزی در دست متخصص و ابداع کننده ی آن است

درباره صبر و تحمل

  1. جوجه رو آخر پاییز می‌شمارند

    یعنی مشخص شدن نتیجه پس از اتمام کارها میباشد و نباید به موفقیت‌های اولیه دلخوش و امیدوار بود زیرا تا انتهای کار سختی‌های بسیار است

  2. ﻣﺎﻫﯽ ﺭﺍ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺑﮕﯿﺮﯼ ﺗﺎﺯﻩ ﺍﺳﺖ

    یعنی هر موقع که ﺳﻮﺩﯼ ﺑﻪ ﭼﻨﮓ ﺁﻭﺭﺩﯼ، آن را غنیمت بدان

  3. تا گوساله گاو شود دل مادرش آب شود

    تا زمانی که فرزند مثل پدر و مادرش شود جگرها خون شود

  4. گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی

    یعنی اگر کاری با صبر و بردباری انجام شود، به بهترین نتیجه می‌رسد

درباره دعوا

  1. دعوا سر لحاف ملا بود

    اشاره به موقعیتی دارد که فردی در دعوایی که به او مربوط نبوده ضرر دیده یا در یک دعوای ساختگی، مالی را از دست داده باشد

  2. توی دعوا نان و حلوا خیرات نمی کنند

    توی شلوغی کسی به فکر کسی نیست

درباره راستی، درستی و حقیقت

  1. ماه پشت ابر نمی‌ماند

    یعنی عاقبت حقیقت آشکار می‌شود

  2. حرف راست را باید از بچه شنید

    صحبت درست را که کودک می گوید صحیح است

  3. حرف حساب جواب نداره

    گفتن مسئله ای درباره حقانیت کسی

درباره دوست و دوستی کردن

  1. برای کسی بمیر که برات تب کنه

    برای کسی ناراحت باش که به دردت بخورد

درباره افراد محترم

  1. احترام امامزاده با متولیه

    یعنی احترام هر کس رو نزدیکان او باید حفظ کنند

  2. ﻓﯿﻞ ﺯﻧﺪﻩ ﻭ ﻣﺮﺩه اش ﺻﺪ ﺗﻮﻣﺎﻥ

    یعنی ارج و احترام ﺷﺨﺺ نیکوکار در هنگام زندگی و پس از مرگ به یک میزان است

درباره افراد مهربان

  1. سوزن همه را می‌پوشاند؛ اما خودش لخت است

    این مثل درباره انسان‌های بخشنده‌ای به کار می‌رود که به فکر دیگران هستند و اغلب از خودشان غافل می‌مانند.

درباره افراد خردمند

  1. آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است؟

    یعنی کسی که به دیگران خیانتی نکرده است، با این که بخواهند به اعمال او رسیدگی کنند، مشکلی ندارد

  2. کسی که علی گفت عُمَر نمی گوید

    کسی که دوست شد دیگر دشمنی نمی کند، یا وقتی با کسی دوستی کردی دیگر با او نباید دشمنی کنی

  3. آب را زیر هفت طبقه زمین می بیند

    باهوش و زرنگ بودن

  4. آب نمی بینه وگرنه شناگر ماهریه

    -

  5. آدم تا کوچکی نکنه به بزرگی نمیرسه

    برای رسیدن به مرتبه عالی باید از رتبه‌های پایین گذشت

  6. خوشا چاهی که آب از خود برآرد

    در مورد کسانی است که خودشان از خود جوهری دارند

  7. درخت هرچه بارش بیشتر سرش پایین تر

    هر کس رتبه و دانش فزونی یابد افتاده تر می شود

  8. جهود دعاش را آورده

    وقتی کسی پیش دیگران محبوب می شود

درباره افراد نادان

  1. مثل کبک سرش را زیر برف کرده

    فردی که متوجه عیب خود نیست و از همه چیز بی خبر است یا شخصی که سعی می‌کند از دور و بر خود بی اطلاع بماند؛ چون فکر می‌کند به نفع اوست که بی اطلاع باشد

  2. ﮔﺎﻭ ﻧُﻪ ﻣَﻦ ﺷﯿﺮ ده

    در مورد شخصی گفته می‌شود ﮐﻪ ﺑﺎ ﺣﺮﻑ ﯾﺎ ﺣﺮﮐﺖ ﻧﺎﺷﺎﯾﺴتی همه نیکی‌ها را که در مقابل افراد انجام داده، بی اثر و ضایع کند

  3. دوستی خاله خرسه

    در مورد دوستی با فرد نادانی كه از روی محبت موجب آزار دوست خود می‌شود این مثل معروف شده كه می‌گویند ”‌دوستی فلانی مثل دوستی خاله خرسه است.“

  4. بیلش را پارو کرده

    به‌ آدم‌ ساده‌لوحی که‌ برای رسیدن‌ به‌ هدفی تلاش‌ کند، اما در آخرین‌ لحظه‌ به‌ دلیل‌ نادانی و سادگی موفقیت‌ و موقعیتش‌ را از دست‌ بدهد، می‌گویند بیلش‌ را پارو کرده‌ است

  5. اون‌ وقت که جیک‌جیک مستونت بود، یاد زمستونت نبود؟

    یعنی آن موقع که باید خودت را برای روزهای سخت آماده بکنی، به بی خیالی و خوش گذرانی مشغول بودی

  6. آستین نو بخور پلو

    در موردی گفته می‌شود که افراد نادان را در لباس کهنه تحویل نمی‌گیرند و نادانان ظاهرساز را بر صدر می‌نشانند

  7. پند دادن به نادان مانند تخم افکندن در شوره زار است

    -

  8. آب از سرش گذشت

    کارش درست نیست و بالا خره موفق نمی شود

  9. آب از او گرم نمیشه

    نباید به او امیدوار باشیم

  10. یک گوشش دربه، یک گوشش دروازه

    به کسانی گفته میشود که نصیحت پذیر نیستند

  11. حیف از طلا که خرج مطلا کند کسی

    پول و هزینه زیادی صرف کسی شود که کاره ایی ندارد

  12. آدم ناشی سرنا رو از سر گشاد میزنه

    کسی که کاری را می خواهد انجام بدهد ولی بلد نیست

  13. آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی

    جایی که همه امکانات باشد، ولی از عمل خبری نباشد

  14. اسب را گم کرده پی نعلش می گردد

    کار اصلی را رها کردن و به حاشیه پرداختن

  15. مرغ همسایه غازه

    به افرادی گفته میشود که امکانات و مهارت‌های خودشون رو دست کم میگیرند و دیگران را بالاتر از خودشون میبینند

  16. به گوش خر یاسین خواندن

    برای کسی که پند و اندرز فایده نداشته باشد

  17. بین همه پیامبرها، جرجیس رو انتخاب کرده!

    وقتی فردی، از بین گزینه‌های متفاوت، بدترین گزینه رو انتخاب میکنه

  18. از خر شیطان پیاده شدن

    لج بازی نکردن

  19. او را با صد من شکر هم نمی توان خورد

    در موردی کسی گفته می شود که اخلاق زننده و تلخی داشته باشد

  20. اگر پیش همه شرمنده ام، پیش دزد رو سفیدم!

    وقتی آدم‌ بیگناهی امکان‌ دفاع‌ از خود را نداشته‌ باشد

درباره افراد سودجو و حیله گر / ظالم

  1. خر که جو دید، دیگه کاه نمیخوره

    درباره فردی گفته میشه که بهره فراوانی برده و حالا به کم قانع نیست

  2. ﻣﺎﻫﯽ ﺍﺯ سر میگندد، نه ﺯ ﺩُﻡ

    فساد ﻭ ﮔﻤﺮﺍهی‌ها همیشه از کسانی سر می‌زند که در جامعه شناخته شده هستند و مسؤولیتی دارند

  3. ﻣﺎﺭ ﺩﺭ ﺁﺳﺘﯿﻦ ﭘﺮﻭﺭﺩﻥ

    یعنی ﺁﺩﻡ شروری ﺭﺍ بدون اطلاع ﺣﻤﺎﯾﺖ ﮐﺮﺩﻥ

  4. ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﻡﺑﺮﯾﺪﻩ ﻫﺮﭼﻪﺑﮕﻮﯾﯽ ﺑﺮ ﻣﯽﺁﯾﺪ

    ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺁﺩﻡ ﺭﻧﺪ یا ﻫﻤﻪ ﻓﻦ ﺣﺮﯾﻒ ﻫﺮﮐﺎﺭﯼ ﺑﺮ ﻣﯽﺁﯾﺪ

  5. ﮔﺮﮒ ﺩﺭ ﻟﺒﺎﺱ ﻣﯿﺶ

    یعنی ﺑﻪﻇﺎﻫﺮ ﻧﯿﮑﻮﮐﺎﺭ ﻭ ﻣﺼﻠﺢ ﻭﻟﯽ ﺩﺭ ﺑﺎﻃﻦ ﻓﺎﺳﺪ ﻭ ﺭﯾﺎﮐﺎﺭ.

  6. کوه به کوه نمی‌رسد ولی آدم به آدم می‌رسد

    در مورد شخصی گفته می‌شود قصد داشته باشیم، از ظلم او جلوگیری کنیم یا ظلم او را یادآوری کنیم

  7. ﻗﺴَم حضرت عباس ﺭﺍ ﺑﺎﻭﺭﮐﻨﻢ ﯾﺎ ﺩﻡ ﺧﺮﻭﺱ ﺭﺍ؟

    در مورد شخصی گفته می‌شود دروغ می‌گوید و دروغ او کاملا بر همگان مشخص است

  8. خر را که به عروسی می‌برند برای خوشی نیست، برای آبکشی است

    در موردی گفته می‌شود که فردی زحمتکش را به جشنی دعوت می‌کنند ظاهرا او مهمان است ولی در اصل او را برای خدمت کردن دعوت کرده‌اند

  9. چاه کَن همیشه ته چاه است

    یعنی کسی که توطئه می‌کند تا دیگران را به دردسر بیندازد، خودش دچار دردسر و گرفتاری می‌شود

  10. بشنو و باور نکن

    وقتی کسی حرف بیهوده می‌زند تا دیگران را فریب دهد یا سرشان را گرم کند، گفته‌ می‌شود که‌ بشنو و باور مکن!

  11. برای شیطان پاپوش می دوزد

    خیلی مزور و حیله گر است

  12. به قاطر گفتند بابات کیه؟ گفت: آقا داییم اسبه

    در مورد اشخاصی گفته می‌شود که می‌خواهند با پارتی بازی و به واسطه اقوام خود به جایی برسند

  13. تا ابله در جهان است مفلس در نمی ماند

    از نادانی دیگران سود بردند

  14. جنگ (دعوای) زرگری

    جنگ و دعوای دروغین که برای گول زدن باشد

درباره افراد خسیس

  1. از خرس یک موی کندن غنیمت است

    از کسی که پولداره و خسیس، پول جزئی گرفتن حساب است

  2. آب از دستش نمی‌چکد

    اشاره به کسی که خیلی خسیس است

درباره افراد خودشیفته

  1. حوض نساخته، قورباغه پیدا شد

    در مورد کسی است که هیچ کاری انجام نداده ولی می خواهد رئیس و مدیر باشد

  2. به ماه می گه تو دَر نیا، من هستم!

    به فردی گفته میشود که زیادی از خودشون تعریف میکند

  3. تو بگی ف من میگم فرح زاد

    موقعی گفته می شود که کسی بخواهد از هوش خود تعریف کند

عاشق و معشوق

  1. انگور خوب نصیب شغال می‌شه

    کنایه به دختران زیبا که گرفتار شوهران زشت و بد اخلاق می‌شوند

  2. دل دادن و قلوه گرفتن

    منظور آن است که آنقدر محو در سخنان کس شدن و شیفته او گشتن

دشمن

  1. خانه اگر پر از دشمن باشد بهتر است تا خالی باشد

    یعنی اگر خانه ای خالی باشد یا در آن افراد کم باشند مورد حمله دزدان شود

بدون موضوع

  1. یک سر داره هزار سودا

    کسی که مشغله و گرفتاری زیادی دارد

  2. آش کشک خاله‌ته، بخوری پاته، نخوری پاته

    این کار را باید انجام دهی. چه دلت بخواد چه دلت نخواد

  3. از درد ناعلاجی به گربه می‌گه خانوم باجی

    وقتی که به ناچار مجبور به پذیرش چیز دیگری بشوند

  4. مثل سیبی که از وسط نصف شده باشد

    وقتی است که دو نفر و یا دو چیز شباهت فراوانی به یکدیگر داشته باشند

  5. ما پوستینُ ول کردیم، پوستین ما رو ول نمی‌کنه

    وقتی که فردی به امید سودی در کاری دخالت کند و در آن گرفتار شود و اگر کسی به او نصیحت کند که از خیر این کار بگذر برای دفاع از خود این مثل را استفاده می‌کند

  6. فیلش یاد هندوستان کرده

    یعنی شخصی به یاد روزگار خوش گذشته افتاده است

  7. ﻓﯿﻞ ﻭ ﻓﻨﺠﺎﻥ!

    یعنی ﺩﻭ چیز که از لحاظ شکل و قیافه قابل قیاس نیستند

  8. علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد

    وقتی کسی دچار مشکلی میشود که‌ پیش‌ از آن‌ هم‌ میتوانسته‌ جلو مشکلش‌ را بگیرد و یا هنگامیکه‌ کسی برای آینده‌ برنامه‌ریزی می‌کند، گفته‌ میشود

  9. عروس ی که مادر شوهر نداره، اهل محل مادر شوهرشند

    یعنی اهل محل و همسایه‌ها در کار عروس تازه دخالت می‌کنند

  10. شتر دیدی، ندیدی

    -

  11. دو قورت و نیمش باقیه

    به کسی گویند حقش را گرفته ولی توقع بیش از اندازه دارد

  12. در دروازه را می‌توان بست؛ ولی دهان مردم را نمی‌توان بست

    این ضرب المثل درباره حرف مردم است که هیچ گاه تمام نمی‌شود

  13. خیاط هم در کوزه افتاد

    وقتی کسی به یک بلائی دچار می‌شود که پیش از آن درباره‌ی آن حرف می‌زده

  14. پایت را به اندازه گلیمت دراز کن

    به اندازه‌ای که توانایی داری توقع داشته باش

  15. طرف مثل زن سعدی می مونه

    به فردی گفته میشود که مدام در حال گشت و گذار است و یکجا بند نمیشود

  16. یک پا پیش و یک پا پس بگذاشتن

    یعنی بین دو راهی بودن

  17. بزک نمیر بهار میاید کمبزه با خیار می یاد

    وعده تو خالی به کسی دادن

  18. باید گذاشت در کوزه آبش را خورد

    دیگه نباید فکر آن را کرد

  19. بادنجان بم آفت ندارد

    کنایه از این است که یک آدم زشت خو دیرتر می میرد

  20. انگشت کوچک فلانی هم نمی شود

    در مقایسه خیلی اختلاف است

  21. آسه برو آسه بیا که گربه شاخت نزنه

    برای اینکه آسیبی به تو وارد نشود نباید جلوی چشم دیگران عرض اندام کنی (بی سر و صدا انجام دادن کاری)

  22. آبی که در یک جا مونده می گنده

    زیاد در یک مکان ماندن مساوی با بی ارزش شدن

  23. سری که درد نمیکنه دستمال نمی بندن

    یعنی بی علت نباید کاری را انجام داد

  24. از کوزه همان برون تراود که در اوست

    گفتار و رفتار هر کس بر اساس ذات و درونیات اوست

  25. از ماست که بر ماست

    وقتی شخصی از خودش یا از نزدیکان خودش آسیب ببیند

  26. ﮔﺮﮒ ﺩﻫﻦﺁﻟﻮﺩﻩ ﻭ ﯾﻮﺳﻒ ﻧﺪﺭﯾﺪﻩ

    وقتی کسی را متهم به گناهی کنند ولی آن فرد گناهی نکرده باشد (نظیر: آش نخورده و دهن سوخته)

  27. آش نخورده و دهن سوخته

    وقتی کسی را متهم به گناهی کنند ولی آن فرد گناهی نکرده باشد (نظیر: ﮔﺮﮒ ﺩﻫﻦﺁﻟﻮﺩﻩ ﻭ ﯾﻮﺳﻒ ﻧﺪﺭﯾﺪﻩ)

  28. آشپز که دوتا شد، آش یا شور می‌شه یا بی‌نمک

    یعنی وقتی قرار باشد دو نفر در کاری شریک شوند، حتما آن کار را خراب می‌کنند. (درست انجام ندادن وظیفه در کار گروهی)

  29. ﮐﺒﮑﺶ ﺧﺮﻭﺱ ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﺪ

    به شخصی که شاد و سرحال است گویند

  30. کاه ﭘﯿﺶ ﺳﮓ ﻭ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ پیشﺧﺮ نهادن!

    ﮐﺎﺭﯼ را بر خلاف عرف ﻭ ﻭﺍﺭﻭﻧﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻥ

  31. با طناب کسی توی چاه رفتن

    ضرب المثل با طناب کسی در چاه رفتن به این معنی است که با امید فردی که هیچ لیاقتی ندارد نباید راه پیش برد

  32. ﮐﻼﻍ ﺳﺮ ﻻﻧﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﻗﺎﺭﻗﺎﺭ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ

    به شخصی که ﺑﻪ ﻧﺰﺩﯾﮑﺎﻥ خودش ﻧﺎﺳﺰﺍﮔﻮﯾﯽ یا عمل ناﺷﺎﯾﺴﺘﻪ انجام میدهد گویند

  33. ﮔﺮﺑﻪ ﺑﻪ ﺩنبه ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺳﮓ ﺑﻪ ﺷﮑﻤﺒﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩ

    به شخصی که دیر رسیده یا دیگر نمیتوانند به کمک کنند گویند

  34. ﮔﺮﺑﻪ ﺭﺍ ﺩﻡ حجله ﺑﺎﯾﺪ کشت

    یعنی ﺍﺯ ﺁﻏﺎﺯ هرﮐﺎﺭﯼ ﺑﺎﯾﺪ مواظب سوء استفاده دیگران بود

  35. ماﺭﮔﺰﯾﺪﻩ ﺍﺯ ﺭﯾﺴﻤﺎﻥ ﺳﯿﺎﻩ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ ﻣﯽﺗﺮﺳﺪ

    ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺯ ﻫﺮﮐﺲ ﻭ ﻫﺮ ﭼﯿﺰ که ﺁﺳﯿﺐ ﺑﺒﯿﻨﺪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ

  36. ﮔﺮﺑﻪ ﺭﻗﺼﺎﻧﯽ ﮐﺮﺩﻥ

    یعنی ﺍﺷﮑﺎﻝ ﺗﺮﺍﺷﯽ ﮐﺮﺩﻥ، ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻭ ﻓﺮﺩﺍ ﮐﺮﺩﻥ، ﺑﺎﺯﯼ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩﻥ

  37. مار از پونه بدش می‌آید، در لانه‌اش سبز می‌شود

    وقتی شخصی از چیز یا شخصی گریزان باشد و مرتبا با آن رو به رو شود

  38. ﮔﺮﮒ ﻭ ﻣﯿﺶ ﺍﺯ یکجا آب ﻣﯽﺧﻮﺭﻧﺪ

    وقتی ﻋﺪﺍﻟﺖ ﻭ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ دیگر کسی به دیگری آزار نمی‌رساند