آیا اطرافتان پر از افرادی است که بیفرهنگ و ناآگاه به نظر میرسند؟ کسانی که حوصلهتان را سر میبرند و لیاقت توجّه شما را ندارند؟ افراد چاپلوس، متکبّر، خودخواه و ازخودراضی که رفتاری ناپسند دارند و از همه مهمتر، کسانی که درک درستی از مسائل ندارند؟
«اریک شویتسگبل» ، استاد فلسفه دانشگاه کالیفرنیا، خبر بدی برایتان دارد: اگر بیشتر اوقات جهان را اینگونه میبینید، احتمالاً خودتان دچار سوءبرداشت هستید! جهان در نظر بیشتر مردم اینگونه نیست و در واقعیّت نیز چنین نیست.
روانشناسان میگویند که ما معمولاً تمایل داریم ویژگیهای خود را به شکلی مثبت ارزیابی کنیم. بنابراین، در مواجهه با پرسش سهمگین «آیا من آدم ناآگاهی هستم؟» خیلی سریع پاسخ میدهیم: «البته که نه!» امّا شاید بد نباشد که کمی جدیتر به این موضوع فکر کنیم.
ابتدا باید بدانیم «نفهمی» دقیقاً به چه معناست. سه نوع شخصیّت بیشترین شباهت را به این ویژگی دارند: نارسیسیستها (خودشیفتهها) ، ماکیاولیستها و روانرنجورها.
«شویتس گبل» معتقد است که نفهمها افرادی هستند که به شکلی ملامتبرانگیز برای دیدگاههای اطرافیان خود ارزشی قائل نمیشوند. نفهم بودن در واقع نوعی نادانی خاص است؛ به این معنا که فرد از شایستگی دیگران غافل میماند، نسبت به امیال و باورهای آنها بیاعتناست و از تقصیراتشان چشمپوشی نمیکند.
میتوان از زاویهی دیگری نیز به مسئله نگاه کرد و «فهیم بودن» را تعریف کرد. افراد فهیم کسانی هستند که برای افکار و علایق دیگران ارزش قائلاند، گاهی احتمال میدهند که قصور از جانب خودشان باشد نه طرف مقابل، مسئولیتپذیر و متعهدند و با دقّت مراقباند که مانند نفهمها رفتار نکنند.
سرنخ دیگری نیز وجود دارد: «خوب گوش کردن.» نفهمها بهسختی میتوانند به حرفهای دیگران توجّه کنند یا انتقادهای آنها را جدّی بگیرند. اگر برایتان مهم است که با اشتیاق به صحبتهای دیگران گوش دهید، پس آدم نفهمی نیستید، زیرا ذات نفهمی در نشنیدن و بیتوجهی نهفته است.
نفهمی یک ویژگی ثابت و همیشگی نیست. همهی ما ممکن است گاهی، یا در مواجهه با برخی افراد، رفتاری شبیه به نفهمها داشته باشیم و در موقعیتهای دیگر چنین نباشیم. بااینحال، مهم است که از خود بپرسیم: «هر چند وقت یکبار مانند نفهمها رفتار میکنم؟» جالب این که تکرار این پرسش، ما را به خودشناسی عمیقتری میرساند.
همهی ما گاهی از پشت عینک نفهمی به جهان نگاه میکنیم، امّا مهم این است که بدانیم اسیر این بینش نیستیم.