داستان زندگی گوسفندی

پیرمرد منتظر

در دوران نوجوانی با یک چوب دستی دم درب آغل گوسفندان می‌ایستادم و برای سرگرم کردن خودم، هنگام خارج شدن آن‌ها چوب دستی را جلوی پایشان می‌گرفتم، طوری که مجبور به پریدن از روی آن می‌شدند.

پس از آن‌که چندین گوسفند از روی آن می‌پریدند، چوب دستی را کنار می‌کشیدم، امّا بقیه‌ی گوسفندان هم با رسیدن به آن نقطه از روی مانع خیالی می‌پریدند!

تنها دلیل پرش آن‌ها این بود که گوسفندان جلویی در آن نقطه پریده بودند.

گوسفند تنها موجودی نیست که از این گرایش برخوردار است. تعداد زیادی از آدم‌ها نیز مایل به انجام کارهایی هستند که دیگران انجامش می‌دهند؛ مایل به باور کردن چیزهایی هستند که دیگران به آن باور دارند؛ و بالاخره مایل به پذیرش بی‌چون و چرای چیزهایی هستند که دیگران قبولش دارند.